به گزارش مجله خبری نگارو به نقل از نوبلپرایز، مکمیلان در گفتگوی خود با آدام اسمیت میگوید: بهترین ایدهها در علم معمولا همانهایی هستند که کمترین شانس موفقیت را دارند. او از لحظهی شنیدن خبر میگوید و این که فکر میکرده با او شوخی میکنند.
اسمیت: سلام من آدام اسمیت از وبسایت نوبلپرایز هستم.
مکمیلان: سلام آدام
اسمیت: بسیار به شما تبریک میگویم.
مکمیلان: خیلی ممونم.
اسمیت: آیا شما تماسی از استکهلم دریافت کردید؟
مکمیلان: خیر من پیامکی از یکی از حاضرین در استکهلم دریافت کردم که در آن اسم من اشتباه بود و تصور کردم که این یک شوخی باشد؛ بنابراین به رختخواب برگشتم.
اسمیت: بنابراین چه زمانی خبر را دریافت کردید؟
مکمیلان: برندهی دیگر نوبل، "بنجامین لیست" به من این خبر را داد، اما من حرف او را نیز باور نکردم، زیرا تصور میکردم شخص مشابهی با هردوی ما شوخی میکند. من حتی با او هزار دلار شرط بستم که چنین چیزی امکان ندارد و به خواب برگشتم و با زنگ خوردن فراوان تلفنم از خواب بیدار شدم. هزار دلار باخته بودم، اما بسیار خوشحال بودم.
اسمیت: زمانی که ما با "بن لیست" صحبت کردیم او با همسرش "سابین" در یک کافه بود و تعطیلات خود را سپری میکرد؛ بنابراین این خبر به طرز عجیبی به شما رسید.
مکمیلان: بله، اما واضح است که چنین خبری برای هرکسی عجیب و خوشایند است و من هنوز در تلاشم تا آن را هضم کنم. مطمئنم شما با افراد زیادی در موقعیت من صحبت کردهاید و پاسخهایی مشابهی دریافت کردهاید.
اسمیت: فکر میکنم شما روز شلوغ و پرهیاهویی را پشت سر گذاشتهاید.
مکمیلان: بله درست از لحظهای که از خانه خارج شدم خبرگزاریها در آنجا بودند. چنین اتفاقی معمولا در صبح روز چهارشنبه برای من رخ نمیدهد. پس از آن هم زمانی که به محل کارم رفتم و خبرنگاران در پارکینگ بودند همه چیز متفاوت و پرهیاهو بود. اما آن چیزی که عالی است حضور افراد فوقالعادهای است که در کنار من هستند. همکارانم در دانشگاه پرینستون که متخصصین درجه یک در این گونه موارد هستند. آنها من را تحت نظر دارند و این خوب است.
اسمیت: بله من با دستیار شما صحبت کردم و او به من گفت که شما در حال مصاحبه با گروه خودتان هستید.
مکمیلان: بله، اما این یک مصاحبه نبود یک جلسه گروهی بود. ما هر روز در ساعت ۹ صبح جلسه گروهی داریم و من امروز هم این کار را انجام دادم. ما برای یک ساعت تنها در مورد علم صحبت کردیم که جالب بود. ما همچنین جشن گرفتیم و آنها کیک آوردند.
اسمیت: از آنجا که خلق چنین چیزی که برای آن جایزه دریافت کردهاید یعنی "ارگانوکاتالیز نامتقارن" کمی غیرمعمول است میخواهم از شما بپرسم ایده آن از کجا به ذهن شما رسید؟
مکمیلان: نمیدانم، فکر میکنم این جواب بدی است و همه دلشان میخواهد یک جواب خوب و سر راست بشوند. همه دانشمندان از این گونه ایدههای عجیب دارند که برخی از آنها موفقیت آمیز است و برخی نیست. این یکی از ایدههایی بود که موفقیت آمیز بود و باید بگویم ما خوششانس بودیم، خیلی خوششانس بودیم. ایدههای بسیاری وجود دارند که شکست میخورند. ما در ابتدا فکر میکردیم که امکان موفقیت آن بسیار کم باشد.
اسمیت: بله من فکر میکنم به نوعی با کار کردن بر روی نظریههایی که مشخص نیست موفق میشوند یا خیر قمار میکنید.
مکمیلان: بله، ما باید این ریسک را بپذیریم و به همین دلیل است که به نظر من دانشمندان بزرگترین کارها را در جهان انجام میدهند. ما هر روز این ریسک را میکنیم که بر روی مواردی کار کنیم که ممکن است هرگز موفقیت آمیز نباشند. همیشه بخشی از دانش وجود دارد که بیشتر مورد توجه قرار گرفته یا به آن بی توجهی شده است؛ بنابراین مواردی وجود دارد که افراد فکر میکنند هرگز موفقیتآمیز نخواهند بود، اما شانس فوقالعادهای برای رسیدن به آنها وجود دارد؛ و من از آن دست کسانی هستم که فکر میکنم ما تازه اول راه قرار داریم.
اسمیت: بله مطمئنا در حوزه مولکولهای آلی که باید ساخته شوند ما هنوز اول راه هستیم و یک جهان کامل برای کاوش وجود دارد.
مکمیلان: درست است. یکی از جالبترین بخشها زمانی است که با دانشجویان سال اول صحبت میکنید زمانی که آنها در روز اول یک مولکول که تاکنون در جهان ساخته نشده را میسازند و شما برای آنها توضیح میدهید و آنها بسیار هیجانزده میشوند. ما نمیدانیم که این حوزه و علم چقدر گسترده است و این چیزی است که به نظر من شیمی و علم را رو به جلو پیش میبرد.
اسمیت: امیدوارم در آینده بتوانیم بیشتر در مورد این موضوع باهم صحبت کنیم، اما مطمئنم که مردم میخواهند بدانند بن لیست هزار دلار خود دریافت خواهد کرد؟
مکمیلان: من بسیار خوشحال میشوم که این پول را به او بدهم. خوشحالم که اون این شرط را برده است.
اسمیت:بسیار عالی، ممنونم که با من صحبت کردید. روز خوبی داشته باشید.